4 حقایق ساده درباره بالش بادی توضیح داده شده

حتی گفته میشود که وی کارِ موتسارت را به خاطر ساختن اپرای دون ژوان نابخشودنی میدانست و گفته بود که او با این کار نبوغ موسیقی و بزرگی خود را آلوده کردهاست. بتهوون در سبکهای مختلف موسیقی و برای انواع سازها آهنگسازی کردهاست. دوران بتهوون را بهعنوان اوجِ موسیقی کلاسیک و شروع رمانتیک توصیف میکنند؛ نوآوریهایی مانند مدولاسیونهای زیاد، ناگهانی و خیلی دور از تنالیتهٔ اصلی، حذف سکوت و ایست در بین بعضی از موومانها، حرکت دَوَرانی (سیکلیک) بر روی یک تم، طولانیکردن موومانها از طریق گسترش و کدا، جایگزینی اسکرتسو به جای منوئه، گنجاندن مارش عزا و موسیقی آوازی در سمفونی (که تا آن زمان معمول نبود)، استفادهٔ متفاوت از نوانس نسبت به موسیقی کلاسیک (که در آن زمان فقط بهعنوان یک سایهروشن برجستگی داشت) به صورت کرشندوی شدید با حرکت مداومِ جملهٔ موسیقی از یک نقطهٔ تاریک به روشنایی و شدت صدای زیاد برای تغییر بیان و حالات جدیدِ دراماتیک (شیوهای برای رسیدن به اوجِ فینال که ناشی از تأثیرات مکتب مانهایم بود)، و در نهایت ارکستراسیون نوآورانه و رنگآمیزیهای جدید ارکسترال، باعث میشود تا بتوان بتهوون را نخستین آهنگساز رمانتیک بهشمار آورد. «دورهٔ اولیه» بهصورت تقریبی تا سال ۱۸۰۲ ادامه دارد، «دورهٔ میانی» از ۱۸۰۲ تا ۱۸۱۲ و «دورهٔ پایانی» پس از آن است.

این اصطلاح بیشتر بهعنوان یک نامِ جایگزین برای «دورهٔ میانی» استفاده میشود. بتهوون سبکی جدید پدیدآورد که اکنون آن را «دورهٔ پایانی» مینامند. آثار این بیماری را میدیدم و آن را پنهان میکردم، اما وضع از همیشه بدتر شدهاست … پس از دو سال، اکنون این نخستین باری است که دَمی راحتی و آسایش احساس میکنم. جاهای دیگر خالی ماندند، زیرا احساس میشد تنها محبوبیتِ بتهوون است که دوام خواهد داشت. فرانتس گرهارد وگلر میگوید: «هرگز بتهوون را خالی از عشق شدید و آتشین ندیدهام، و این عشقها همچنانکه پیداست، همیشه در کمالِ عفاف و پاکی بودهاند». این شدت و فشار پدرش برای آموزش موسیقی به وی، تا مرز بیزاری بتهوون از هنر و موسیقی پیش رفت. میخوارگی و عدم مسئولیتپذیری پدرش باعث شد تا سرپرستی خانواده را پس از مرگ مادرش به عهده بگیرد. رفتار پدرش همیشه باعث شرمساری و خجالت بتهوون بود بهطوری که مستمری او را به خاطر اینکه خرج میگساریاش نکند، به بتهوون پرداخت میکردند. تنها اپرای او فیدلیو است. وی در ابتدا از فرمهای معمولِ آن دوره مانند فرم سونات، تم و واریاسیون، و روندو استفاده کرد؛ از همین رو، بزرگترین آثارش برای موسیقی سازی است و تنها دو اثر به نامهای میسا سولمنیس و اپرای فیدلیو را برای موسیقی آوازی نوشتهاست.  This a rtic᠎le has  be en created  by GSA Con᠎tent Generator DE MO!

نقل شدهاست که او برای نواختن پیانو از چوب نازک و درازی استفاده میکرد که یک سَرِ آن را روی جعبهٔ پیانو و سَرِ دیگر چوب را میان دندانهایش قرار میداد تا بهتر بشنود. خصوصیاتی که از چهرهٔ بتهوون توصیف شدهاست، از یادداشتهای دوستان، معاصرانِ بتهوون یا از مسافران نقل شدهاست. وی ۷ کنسرتو برای یک یا چند تکنواز با ارکستر، و همچنین چهار اثر کوتاهتر نوشت که شامل تکنواز همراه با ارکستر است. سایر آثار آوازی ارکسترال او شامل ۲ مس و تعدادی قطعهٔ کوتاهتر است. مشهلس میگوید: «تبسمی قشنگ داشت و به هنگام صحبت اغلب لحنی گرم و تشویقآمیز داشت اما خندهاش ناخوشایند، شدید و کوتاه بود و به صورتش حالتی عجیب و خاص میداد.» هنگامی که ایدهای به او الهام میشد حالتِ صورتش تغییر میکرد و در این حالت اگر در حال عبور از کوچه و خیابان بود، به دیگران طعنه میزد. وقتی پیانو مینواخت و کسی سرزده وارد میشد، از خشم صورتش برافروخته، رگهایش متورم و با لبهای لرزان، حالتِ جادوگری را داشت که در چنگالِ ارواح و شیاطین اسیر شده باشد. «موسیقی حالتِ درک و کشفی است که از هر دانش و فلسفهای برتر است … آثار او برای ارکستر سمفونیک شامل ۹ سمفونی (که سمفونی نهم شامل گروه کر نیز میشود) و حدوداً ۱۰ قطعهٔ موسیقی «گاه به گاه» است.

موسیقیدان بریتانیایی که در سال ۱۸۱۵ با بتهوون آشنا شده بود، مینویسد: «هیچکس را ندیدهاست که همچون او عاشق طبیعت باشد و گلها و ابرها را دوست بدارد، مثل اینکه در طبیعت زندگی میکرد». با این وجود در طولِ زندگی خود، دایرهٔ نزدیک و صمیمانه با دوستانش داشت. این پرتره از بتهوون را آشناترین تصویر از وی میدانند و توسط آنتون شیندلر اینطور توصیف شدهاست که علیرغم ضعف هنری، «ارایهٔ یک نمای خاص … به دست دختری جوان و پرستیدنی همه چیز دگرگون شدهاست. جولیتا گرچه معشوقهٔ بتهوون بود اما هیچگاه علاقهٔ جدی به وی نداشت و بعد از ازدواج سعی داشت از او به نفع شوهرش بهره ببرد. شاید مهلتی میخواسته تا با این مصیبت خو بگیرد، گرچه بتهوون آنقدر به شادی نیاز داشت که اگر نمییافت، آن را خلق میکرد. با این حال پس از آن که یوزفینه وین را ترک کرد و به بوداپست رفت، مکاتبات بتهوون با وی ادامه داشت. از دیگر پیشنهادها برای دریافت نامه جولیتا گویچاردی، ترزه مالفاتی و یوزفینه برونسویک بودند. همچنین ۱۲ اورتور برای ارکستر و چندین اثر دیگر از آن جملهاند.

اگر از نوشتن این مطلب لذت بردید و مطمئنا می توانید اطلاعات بیشتری در مورد بالش بادی تخت لطفا از صفحه ما بخواهید.